نزول بلا و تضرع به درگاه الهی
آیهای است در قرآن شریف: «فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ»[1] چرا زمانی که گرفتاریها و بلایای ما بر سر آنها فرود میآید، به تضرع رو نمیآورند؟ فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا؟ بعد خدا ادامه میدهد: وَلَٰکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ. ریشهی اینکه افراد حتی در بلاها هم سراغ تضرع به در خانهی خدا نمیروند، قساوت قلبشان است.
گاهی خدای متعال در حالت عادی، زمانی که نعمتهای مادی او بر سر و روی بندگانش میریزد، به بندگان عنایت میکند و با اسباب و وسایلی، مردم را متذکر خود و اولیایش میکند. نشانهاش هم این است که وقتی مردم از نعمت استفاده میکنند، شکر نعمت را نیز بهجا میآورند. شکر نعمت چه شکر زبانی باشد، چه شکر قلبی (خود را ممنون خدا میبیند و این نعمت را از جانب او بهحساب میآورد) و چه شکر عملی (نعمت را در مسیری مورد رضایت خدا مصرف میکند).
گاهی خدای متعال به بندهاش عنایت میکند و در حال گشایش و عافیت، به او توفیق شکر نعمت نیز میدهد؛ اما گاهی بندگان از نعمتهای خداوند غافل میشوند و در شکرگزاری کوتاهی میکنند. یا نعمت را از جانب خدا نمیبینند یا اگر میبیند، شکر -بهخصوص شکر عملی- آن را بهجا نمیآورند و خداوند برای اینکه بندگان را متذکر کند، عافیت را از آنها تا حدی دریغ میکند تا بندگان بهسوی خدا باز گردند و بهسوی اولیای او و حجت زندهی زمان، توجه کنند.
خدا این کار را میکند تا مردم دست به دعا بردارند و متوجه او و اولیایش شوند. این حالت، حالتی است که مردم دچار بلا شدهاند؛ ولی هنوز قلبشان گرفتار قساوت نشده است. زمانی مسئله بالاتر میرود که قلب گرفتار قساوت میشود. گرفتاری و ناامنی و بیماری و... میآید؛ ولی از آنجا که قلب گرفتار قساوت شده، بهجای اینکه انسان به خدای متعال و حجت او توجه کند، ذهن و فکرش بهسمت و سوی دیگری میرود.
خدا در این حالت بندگانش را نکوهش میکند و میفرماید: «فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ.» اینکه افراد هنگام آمدن بلا تضرع نمیکنند، نشاندهندهی قساوت و سختی دلشان است و این یعنی خداوند دارد آن چوب بالاتر را میزند.
امام باقر علیه السلام فرمود که خدای متعال عقوبتهایی دارد: گاهی بیماری ایجاد میکند، گاهی فقر و ناداری یا مشکلات دیگر پدید میآورد؛ اما سنگینترین چوبی که خداوند به بنده میزند -که از آن بالاتر وجود ندارد- قساوت قلب است.[2] وقتی قساوت قلب میآید، بهجای اینکه قلب به درگاه خدا توجه کند، از درگاه خدا بیشتر میرمد و فرار میکند! و این یک بلایی است که از اصل خود آن بلا سهمگینتر و سنگینتر است.
ما باید دائما خود را با معیار کتاب و سنت بسنجیم و ببینیم کجا هستیم؟ ما اخیراً بلایی به آن دچار شدهایم و متأسفانه سرعت گسترش این بیماری در کشور ما زیاد است و و یک حالت پریشانی و گرفتاری در افراد پدید آورده است. این از مصادیق امتحانات و بلایای الهی است. آیا جامعه یا تکتک ما در خود این حالت توجه و تضرع را میبینیم؟ آیا از وقتی به این موضوع مبتلا شدهایم، همان مقداری که اخبار مربوط به آن را پیگیری میکنیم، همان اندازه که مراقبتهای دیگر را -که لازم است داشته باشیم- داریم، آیا به این اندازه یا نه، به اندازهی یکسوم یا یکدهم آن، قلوب ما متوجه ساحت وجود مقدس ولی عصر علیه السلام شده یا میشود؟ این سؤالی است که ما باید از خود بپرسیم.
[1]. سوره انعام، آیه ۴۳
[2]. تحف العقول، ص 296: إنَّ لِلَهِ عُقوباتٍ فِي الْقُلوبِ وَ الْأَبْدانِ؛ ضَنْكٌ فِي الْمَعيشَةِ وَ وَهْنٌ فِي الْعِبادَةِ وَ ما ضُرِبَ عَبْدٌ بِعُقوبَةٍ أَعْظَمَ مِنْ قَسْوَةِ الْقَلْبِ.
کوتاه و شنیدنیهای مرتبط
اطلاعات
- آلبوم سخنرانی: سایر مراسمهای سال 1441 (1398 شمسی)
- برگزارکننده: هیئت مصباح الهدی
- دسته بندی: نکات اعتقادی