بردباری مرحوم آیت الله خوانساری
برخی افراد بااخلاق، هنگام عصبانیّت مالک زبانشان خود هستند و فقط صورتشان سرخ میشود. برخی که صبورتر اند، صورتشان هم سرخ نمیشود و به راحتی از کنار مسأله عبور میکنند. خدا مرحوم آیتالله حاج شیخ محمدرضا مهدوی دامغانی را رحمت کند. من از خودش شنیدم که میگفت: با پدرم مرحوم آیتالله حاج شیخ کاظم دامغانی [1] به تهران آمده بودیم. به منزل مرحوم آیتاللهالعظمی حاج سید احمد خوانساری رضوان الله تعالی علیه در بازار رفتیم. دیدند خدمت ایشان نشسته بودیم که در زدند و جمعی وارد شدند. نُه مرد و یک خانم خدمت آقای خوانساری آمدند و کاغذی را مقابل ایشان گذاشتند. معلوم شد که این کاغذ وصیّتنامهای است که در فهم آن دچار اختلاف نظر شدهاند. آن خانم از عبارت وصیّتنامه برداشت متفاوتی داشت و راضی شده بودند که آقای خوانساری حَکَم باشد.
آقای خوانساری برگه را مطالعه کردند و پرسیدند: آقایان چه میگویند؟ آن آقایان برداشت خود را گفتند. نظر آن خانم را نیز پرسیدند؛ سپس وصیّتنامه را دوباره مطالعه کردند و فرمودند: ظاهراً فرمایش آقایان مطابق با متن وصیّتنامه است.
آقای مهدوی دامغانی میگفت: تا آقای خوانساری این جمله را فرمود، آن خانم عصبانی شد و به آقای خوانساری پرخاش کرد و حرفهای رکیکی زد. مجلس متشنّج شد. اصلاً آقای خوانساری در آن دعوا نقشی نداشت که آن خانم به ایشان توهین کند! رعایت سیادت و تقوا و فقاهت و ایشان را نیز نمیکرد و به توهین خود ادامه میداد! مجلس به هم ریخته بود و همه از جسارت آن زن ملتهب بودند. آقای مهدوی میفرمود من به چهرهی آقای خوانساری نگاه کردم تا ببینم واکنش ایشان چیست. انگار نه انگار! ایشان صبر کرد تا آن خانم هر چه میخواهد بگوید، سپس دوباره وصیّتنامه را نگاه کرد و گفت: به هر حال باز فکر میکنم حرف آقایان مطابق با وصیّتنامه باشد.
چنین برخوردی عجیب است که به کسی توهین شود ولی حتّی چهرهی او نیز تغییر نکند. بسیاری از مردم برآشفته میشوند امّا واکنش انسان در حال برآشفتگی نیز از اختیارش خارج نیست. افرادی که میگویند ما در حال عصبانیّت چیزی متوجّه نمیشویم و اختیار رفتار خود را نداریم، عذرتراشی میکنند وگرنه شخص اگر نمیتواند زبانش را کنترل کند، میتواند از مجلس خارج شود یا...
___________________________
[1] . از علمای مشهد که بعد از مرحوم آقای میلانی که مرجع تقلید بود، از علمای تراز اوّل به شمار میآمد.